امروز وبسایت یک پزشک یه مطلبی قرار داد که جالب بود برای من گفتم شاید برای شما هم جالب باشه عنوان مطلب در عنوان پست اومده برای خوندنش می تونید به ادامه مطلب یا به این لینک برین.
امروز وبسایت یک پزشک یه مطلبی قرار داد که جالب بود برای من گفتم شاید برای شما هم جالب باشه عنوان مطلب در عنوان پست اومده برای خوندنش می تونید به ادامه مطلب یا به این لینک برین.
هر روز که این زندگی جلو می ره آدم می فهمه که بعضی چیز ها فقط تو قصه ها نیست یا فقط تو کتاب ها یا این که نا عدالتی فقط به لفظ نیست و حتما خون بعضی ها از خون بضی های دیگه رنگی تره نمونه اش رو تو همین قضیه های اخیر دیدم ...
یه دسته هزاران نفر رو می کشه و کل دنیا (منظور همون 5+1 هست) می گه آره اینا حق دارن اما وقتی احساس خطر کردن گفتن اینا یه گروه تروریستی هستن و از این جور حرفا واقعا آدم نمی دونه چی کار کنه به کدوم طرف حق بده مثلا سر همین قضیه ی شبه جزیره ی کریمه که از یه کشوری جزوه یه کشور دیگه شده (دو پهلو می گم چون نمی خوام جزء به جزء توضیح بدم ) خلاصه ی مطلب این کشور ثانویه شده بد ولی یه کشور رابعه ای که رفته به زور به یه کشوری تجاوز کرده خیلی خوبه و ما تا اون رو به رسمیت نشناسیم یه کشور خامسی نمی یاد با ما ارتباط برقرار کنه به خدا آدم نمی دونه داستان چیه این می گه اون بده این می گه فلانی آخرش آدم می مونه هاج و واج آخه .....
هیچی ول کن از این مسئله بگذریم....
با تمام این مسائل دوست دارم این جا دو تا کتاب از یه نویسنده معرفی کنم که تو وضعیت هاج و واج الان شاید یه کلید راهی باشه برای انتخاب های آینده ما....
نویسنده ی این دو تا کتاب آقای جورج اورول به اسم های قلعه ی حیوانات و 1984 که به زیبایی و سادگی و در پس زمینه ی داستان تمام این چیز ها رو توضیح می ده ..
سلطان سنجر را در ان وقت که به دست غزان گرفتار شده بود. پرسیدند: "علت چه بود که ملکی بدین وسعت و اراستگی که تو را بود . چنین مختل شد؟ "
گفت: "کارهای بزرگ به مردم خرد فرمودم و کارهای خرد به مردم بزرگ .
که مردم خرد کارهای بزرگ را نتوانستند کرد و مردم بزرگ از کارهای خرد عار داشتند و در پی نرفتند . هر دو کار تباه شد و نقصان به ملک رسید و کار لشکری و کشوری روی به فساد اورد ."
مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره مصاحبهش کرد و تمیز کردن زمینش رو -به عنوان نمونه کار- دید و گفت: شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واسهتون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین مرد جواب داد: اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم! رئیس هیئت مدیره گفت: متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین. و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه. مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد.
نمیدونست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق 10 کیلویی گوجهفرنگی بخره. بعد خونه به خونه گشت و گوجهفرنگیها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، تونست سرمایهش رو دو برابر کنه. این عمل رو سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت. مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه، و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون، و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت. 5 سال بعد، مرد دیگه یکی از بزرگترین خردهفروشان امریکاست. شروع کرد تا برای آیندهی خانوادهش برنامهربزی کنه، و تصمیم گرفت بیمهی عمر بگیره. به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد. وقتی صحبتشون به نتیجه رسید، نمایندهی بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: من ایمیل ندارم. نمایندهی بیمه با کنجکاوی پرسید: شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراتوری در شغل خودتون به وجود بیارین. میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت.
این بار می خوام به شما کتابی رو پیشنهاد کنم که توسط یکی از دوستام بهم معرفی شد اسم این کتاب پر هست نوشت ی شارلوت مری ماتیسن و ترجمه ی خوب و عابی خانم میمنت دانا که یکی از بهترین داستان ها و کتاب هایی بود که من خوندم
موضوع داستان درباره راجر دالتون و ماویس هست که اتفاقی این دو را با هم آشنا می کند و بعد از گذشت چندی دل در گرو هم می دهند ....
به همین جا بسنده می کنم از خلاصه داستان و نمی خوام چیزی بگم که بیشتر داستان لو بره .
داستان به گونه ای نوشته شده که تا کتاب تموم نشه دل آدم آروم نمی شه و همیشه در ذهن خودش آدم ها ی این کتاب رو مجسم می کنه و منتظر ببینه که کار ش به کجا می رسه ..
پر با لطافت خاصی نوشته شده و اگر می خواهید یک عاشقانه ی عالی رو بخونید این کتاب بهترین انتخاب از نظر من هست ...
اگه با کتاب الکترونیکی راحت هستین می تونید با یه سرچ ساده این کتاب رو تهیه کنید و اگر هم نه می تونید مثل من از کتاب خونه ی شهر تون تهیه اش کنید .
امید وارم که از خوندن این کتاب مثل من لذت ببرین.
به رسم شنبه ی هر هفته و داستان هفته اما این هفته کمی داستان متفاوت هست ...
هر هفته من سعی می کردم که داستانی با موضوعی خاص بزارم که آموزنده باشه اما این هفته تعدادی عکس و یک عکس نگار برای شما دارم حتما ببینید و از دستش ندین
رضا تو خصوصی پیام داده بود:
"سلام دوست گرامی
خدا دنیا را در 6 روز آفرید....
همه ی ما می خوایم تو دنیایی زندگی با بهترین شرایطی که آرزوش رو داریم خواستن خیلی مهمه اما قدم برداشتن در راه خواشتن مهم تر پس باید شروع کرد و قدم اول رو براشت و کار رو به فردا نسپارد....
چند وقت پیش درست تر یک سال قبل من یک پستی به اسم سلام دنیا گذاشته بود و قرار بود با هم سفر کنیم به اکوسیستمی جدید و دنیایی نو ...
اما چون در مسیر خواستن نبود این شد که یک سال طول کسید که وارد مرحله بعدی از این داستان بزرگ بشیم و به قول قدیمی ها ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازس ولی نباید این نکته رو فراموش کرد که اگه چند وقت بیرون اب بمونه می گند و باید زود درستش کرد و رفت و میل کرد ماهی رو....
در این پست می خوام اون بحث رو ادامه بدم و زیاد حاشیه برم باس همین سریع شروع می کنیم...
در پست قبلی در باره خلق دنیا گفتیم ولی برای خلق دنیایی نو یک شبه نمی شه اقدام کرد و فردا منتظر دنیایی جدید باشیم این کار تدریجی و در بلند مدت و بعضا کوتاه مدت به نتیجه می رسه آدم تموم اینها بستگی به هدف و انگیزه آدم داره تو این مجموعه پست های ما قراره با دنیای متن باز آشنا بشیم و قدم بزاریم تو دنیایی تو که بتونیم هر چیزی رو به دلخواه خودمون تغییر بدیم و چه زیباست این که با این کار بتونی هم برای خودت و دیگران لذت فراهم کنی پس شروع کن و گام اول شروع خواست هست
در اولین قدم بخواه این حرف من ربطی به الان و این پست نداره و دارم کلی صحبت می کنم تو هر کاری برای موفق شدن آدم باید بخواد که موفق شه و تمام ذرات وجودش رو در جهت این خواستنه قرار بده تا بتونه چیزی رو که می خواد بر داشت کنه تو هم همین کار رو کن تا موفق بشی ...
فک کنم برای روز اول این مقدمه کافی باشه در روز دوم که انشالله به زودی در وبلاگ قرار می گیره یه کمی وارد اصلی می شیم ....
بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است:کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم. بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم.
اشتباهی که دائما میشه اینه که میگیم تحریمها برداشته شده در حالی که تنها تحریمهای اخیر مرتبط با هنرهای رییس جمهور قبلی برداشته شده. توضیح کاملتر رو دوستم براتون مینویسه:
تحریم هایی که مرتبط با IT هستند در ایران تحریم های قدیمی تری هستند و ارتباطی به تحریم های اتمی (بغیر از نر افزار و تجهیزات IT خاص کاربردی در صنعت اتمی) ندارند. این تحریمها در چهارچوب تحریمهای سال ۱۹۹۶ توسط کنگره تصویب شده اند و اسم آن هست Iran Sanctions Act of 1996 که General Trade Embargo ایران، اون تحریمها به حساب میایند. در نتیجه، به همین زودی ها شاهد نمایندگی سیسکو و اوراکل اینها در ایران نخواهیم بود.
ولی، این تحریم هایی که برداشته شده اند شامل محدودیت های بانکی با تمام بانکهای خارجی به جز بانکهای ایالات متحده هستند. ( چون بانکهای آمریکایی در اون ISA 1996 ذکر شده اند ) و همین، پرداخت ایرانی ها رو با شبکه بانکی جهانی و اروپایی شدنی و اجرایی خواهد کرد. شما میتونید از بانک ایرانی و از حساب ارزی، به حساب فلان دیتاسنتر یا فروشنده در اروپا از طریق SWIFT پول واریز کنید. این یک نکته که تاثیر خوبی خواهد داشت.
مساله بعدی که تاثیر خواهد داشت، دو General License هستند که OFAC در سالهای گذشته صادر کرده به اسم PERSONAL COMMUNICATIONS GENERAL LICENSE و همینطور GENERAL LICENSE D-1 که اینها یک سری کالا و خدمات رو ( مثلا هاستینگ یا محصولاتی مثل مبایل و تبلت ) رو برای استفاده شخصی از تحریم ها مستثنی میکنند. این مشتری ها نباید شرکتی یا دولتی باشند و فقط برای مصارف شخصی مستثنی شده اند. به نظرم حتما این دو جنرال لایسنس رو مطالعه کنید. خوبی این لایسنس ها + برداشته شدن تحریم های بانکی، این خواهد بود که شرکتهایی مثل اپل مثلا میتونند به راحتی الان با نمایندگی در ایران حضور پیدا کنند و محصولاتشون رو به اشخاص بفروشند. ولی این لایسنس ها شامل محصولات تخصصی – فنی – زیرساختی مثل محصولات سیسکو و جونیپر و اوراکل غیره نخواهد بود.
حالا، همین وضعیت فعلی به معنای این هست که مثلا گوگل پلی، اپل استور و اینها میتونند در ایران رسما فعالیت کنند چون فعالیتشون بطور مسقیم با مصرف کننده و برای مصارف شخصی است. و مسایلی از این قبیل. همین تسهیلات، خودش گشایش بسیار بزرگی هست. حالا شاید در آینده اگه همه چیز خوب پیش بره و تنش زدایی ادامه پیدا کنه، شاید رییس جمهور آمریکا شرایط اضطراری در مورد ایران رو سال آینده تمدید نکنه یا کنگره بعدی اگه مثبت تر باشه، ممکنه همین Iran Sanctions Act 1996 رو ملغی کنه که در اون صورت تجارت کامل بین ایران و آمریکا برقرار خواهد شد. که حالا باید دید در آینده چی میشه. نا گفته نماند همین وضعیت فعلی، گشایش بزرگی در صنعت IT و امنیت ایران به ارمغان خواهد آورد، چون مثلا خرید محصولات اروپایی بدون هیچ مشکلی شدنی خواهد بود، به استثنای تجهیزاتی که مثلا ممکنه برای شنود و فیلترینگ و اینها به کار بروند که اونها در یک سری تحریم دیگه میافتند و بعید میدونم به این زودی ها اون سری از تحریمها برداشته بشه. ولی برای شرکت های عادی و مردم فعال در این صنعت مثل ماها، هنوز گشایش بزرگی به حساب میاد.
امیدوارم به بعضی از سوالات دوستان جواب داده شده باشه. :)
منبع:جادی دات نت